RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 16386 | بازدیدهای امروز: 6| بازدیدهای دیروز: 0
درباره خودم

سمور خشک
مدیر وبلاگ : علی شیرازی[37]
نویسندگان وبلاگ :
صادق
صادق (@)[3]


وبلاگی برای هنر دوستان و هنرمندان
لوگوی وبلاگ
پیوندهای روزانه
مطالب قبلی
لینک های دوستان
اشتراک
 
یاهو

 
 

آمار تماشاگران نمایش‌های روی صحنه رفته در تالارهای مختلف مجموعه تئاترشهر اعلام شد.‏
به گزارش دریافتی سایت ایران‌تئاتر از روابط عمومی مجموعه تئاترشهر نمایش "ملاقات بانوی سالخورده" حمید سمندریان که اجرای ‏خود را از 18 دی‌ماه در تالار اصلی آغاز کرده تاکنون با مجموع 28 اجرا میزبان 13هزار و 43 تماشاگر بوده است.‏
نمایش "امپراتور و آنجلو" امیر دژاکام هم که اجرای خود را از 29 بهمن در تالار چهارسو آغاز کرده تا به امروز با 5 اجرا 204 ‏تماشاگر داشته است.‏
‏"سه‌گانه میتراس" عنوان دیگر نمایشی است که به کارگردانی امیر دژاکام این روزها هم‌زمان با اجرای نمایش "امپراتور و آنجلو" روی ‏صحنه است. این نمایش تاکنون با 6 اجرا پذیرای 275 تماشاگر بوده است.‏
نمایش "تهرن" محمود استادمحمد نیز که از 28 بهمن‌ماه در تالار قشقایی روی صحنه رفته تا به امروز میزبان 461 تماشاگر با مجموع 6 ‏اجرا بوده است.‏
نمایش "خنجره‌ها" امیر آتشانی هم که از 26 بهمن در کارگاه نمایش روی صحنه رفته با 7 اجرا 180 تماشاگر داشته است. ‏
تاتر شهر


نویسنده: علی شیرازی(پنج شنبه 86/12/16 :: ساعت 1:41 صبح)

بعضی نمایش ها برای دیده نشدن اجرا می شوند


محمود استاد محمد کارگردان نمایش "تهرن" که در سالن قشقایی اجرا می شود معتقد است بعضی نمایش ها در ‏وضعیت کنونی تئاتر به روی صحنه می روند تا دیده نشوند و این کاری حساب شده است که در قبال برخی کارها ‏انجام می شود.

به گزارش سایت تئاترما، استاد محمد در نشست مطبوعاتی نمایش "تهرن" که روز یکشنبه 12 اسفند در سالن ‏کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، درباره تبدیل سالن شماره دو تئاتر به سالن کنفرانس گفت: "تعطیل شدن ‏سالن تئاتر در این جامعه تئاتری برای من زیاد اسف انگیز نیست. از این سالن ها یکی هم کمتر به جایی برنمی ‏خورد. مگر آنهایی که هستند چه گلی به سر می زنند که حال برای این یکی مرثیه بخوانیم."

وی درباره انگیزه نگارش نمایشنامه "تهرن" گفت: "وقتی نمایش "دیوان تئاترال" هنوز به پایان نرسیده بود به ‏خاطر رفتارهای غیر هنرمندانه مرکز هنرهای نمایشی، مطبوعات و هم صنف های خودم بسیار خسته شدم و ‏تصمیم گرفتم که دیگر کار نکنم. از سال 80 نتوانستم کار کنم و در این میان چیزهایی نوشتم. بسیاری از نوشته ها ‏را به خود بدهکارم چه طرح هایی که داشتم و ننوشتم و چه کارهایی که می توانستم در ادبیات مهاجرت زمانی که ‏خارج از کشور بودم بنویسیم و ننوشتم."

این نمایشنامه نویس با سابقه افزود: "یکی از بدهی من به خودم نمایشنامه "تهرن" بود که فکرش از سال 1350 ‏شکل گرفته بود. در نوشته های آن زمان من رد پای "تهرن" و "منتیل پا" را می توان یافت. در آن زمان قرار بود ‏حتی برای کارگردانی که در تلویزیون ملی آن زمان کار می کرد فیلمنامه ای در این باره بنویسم یا قرار بود برای ‏یک قسمت از سریالی که عباس جوانمرد در آن زمان کار می کرد داستانی در این رابطه بنویسم. در این اواخرنیز ‏خود حس تهرن بودن می کردم. به همین دلیل دوباره این فکر را دست گرفتم و با مشروطه خیلی آگاهانه آن را ‏تلفیق کردم تا این طرح بوجود آمد."

استاد محمد با اشاره به این که مشروطه نیز توسط دولت پهلوی تهرن شد درباره تأثیر از منابع مختلف جهت ‏نگارش "تهرن" یادآور شد: "در دهه بیست شمسی تئاتر به رشد و شکوفایی رسیده بود و به همین خاطر ساواک ‏در یکی از برنامه های اصلی خود می خواست انتقام سلطنت را از نمایشگران ضد سلطنت بگیرد. سال 49 آتلیه ‏تئاتر بیژن مفید دچار یک بحران شد. برای چندمین سال "شهر قصه" را روی صحنه داشتیم که بین من و مفید در ‏رابطه معلم و شاگردی اختلافی پیش آمد و من تهران را ترک کرده و بندرعباس که تبعیدگاه مجرمان جنایی آن ‏زمان بود رفتم."

وی ادامه داد: "در بندر با گروهی از شاگردان حسین احمدی نسب آشنا شدم و با آنها نمایشنامه "ریل" اثر محمود ‏دولت آبادی را در سینمای تابستانی آن شهر اجرا کردیم. بعد از آن در بندر ماندم و همان دوران بود که با فرهنگ ‏زار و زندگی اهل هوا آشنا شدم. کتاب "اهل هوا" اثر غلامحسین ساعدی نیز به عنوان یک تحقیق بسیار روی من ‏تأثیرگذار بود. افسانه غول های دریایی، جن ها و غیره همیشه ذهن من را مشغول خود کرده بود و در کارهای ‏دوره جوانیم این ذهنیت مشخص بود. من از آیین زار و موسیقی آن متنفر بودم زیرا در جامعه ای قبیله ای و ‏کوچک بابازار به یک قدرت زورگو و دیکتاتور تبدیل شده بود و هر کاری که می خواست انجام می داد."

این کارگردان تئاتر درباره فاصله زمانی طولانی برای به روی صحنه آوردن کارهای خود توضیح داد: "وقتی ‏سال 77 به ایران بازگشتم و خواستم کار کنم نمایش "آخرین بازی" را به مدیریت وقت یعنی دکتر سلیمی و ‏معاونت ایشان مجید شریف خدایی ارائه دادم ولی چندین بار رد شد با اینکه متن هیچ مشکلی نداشت. به همراه اکبر ‏زنجانپور و رضا بابک بدون گرفتن مجوز شروع به تمرین در سالنی خصوصی کردیم و بعد کار را برای سلیمی ‏و شریف خدایی اجرا کردیم که قبول شد ولی قراردادی که با من بسته شد به مبلغ سه میلیون تومان بود که حتی در ‏آن زمان نسبت به باقی گروه ها بسیار کمتر بود."

استاد محمد در ادامه این سخنان گفت: "با این موضوع کنار آمدم ولی بر سر کار "دیوان تئاترال" که با تعداد ‏بالایی بازیگر سالن قشقایی را برای اجرا به من دادند و حتی به خاطر یک اجرا کمتر من را چند میلیون تومان ‏جریمه نمودند. این نوع رفتار وقتی پشت سر هم رخ می دهد دیگر اتفاقی نیست. کسی هرگز بعد از سال 80 از من ‏نپرسید که چرا کار نمی کنم. با اصرار اصغر دشتی و مهسا دهقانی پور تهرن را برای جشنواره فجر امسال ارائه ‏دادم و سالن تمرین را نیز خودم تهیه نمودم و در آن شرکت کردم. و حال نیز که نمایش را اجرای عمومی می ‏کنیم."

وی تصریح کرد: "در جامعه تئاتری که ما کار می کنیم بعضی نمایش ها باید روی صحنه بروند تا دیده نشوند و ‏این کار به صورت حساب شده انجام می شود. چطور می شود که به لحاظ سابقه کار، تجربه یک کارگردان حرفه ‏ای و یک کارگردان آماتور در یک سطح به لحاظ امکانات و بودجه قرار بگیرند. صحبت بر سر شأن تئاتر است."

وی درباره مشخص نبودن موضوع تهرن شدن مشروطه در نمایش و تحت تأثیر قرار گرفتن آن توسط آیین زار در ‏کل نمایش اظهار داشت: "روی نمایشنامه "تهرن" برای چاپ شدن بیشتر کار خواهم کرد. در اجرا به خیلی چیزها ‏پی بردم و ضعف های نمایشنامه را قبول دارم زیرا کار می توانست شکفته تر و شاخص تر باشد. برایم مهم بود ‏که کار زبان سیاسی پیدا نکرده و به سمت شعار نرود. اما این اجرا هر چه هست و اگر اعتباری دارد اعتبار ‏بازیگر است و نه متن. بازیگرانی نظیر اصغر همت، هدا ناصح، خسرو احمدی و تمامی اعضا و بازیگران گروه ‏که در کلیت نمایش تأثیر گذاشتند و من از آنها متشکرم."

اصغر همت ایفاگر نقش ملک دیوان در این نمایش در ادامه اظهار داشت: "نقشی که بازی می کنیم مسأله مهمی ‏نیست. من حدود سه سال به عنوان نماینده خانه تئاتر حضور داشتم و تا این لحظه شاهد حتک حرمت نبودم اما حالا ‏می شنوم که برخوردهای نامناسبی می شود که من را نیز ناراحت می کند. ما منتقدانی داریم که بیشتر برای مرکز ‏هنرهای نمایشی کار می کنند تا برای تئاتر. ما هنرمندان و تئاتر نیازمند حمایت خودمان از خود و منتقدانی هستیم ‏که خود از جامعه تئاتری هستند. نباید تیشه به ریشه تئاتر بزنیم."

این بازیگر سینما و تئاتر تصریح کرد: "اختصاص سالن قشقایی به اجرای "تهرن" حرکت مناسبی نبود زیرا برای ‏این حجم کار و تعداد بازیگر بسیار نامناسب است. در حالیکه اگر قرار بود امیر دژاکام با تعداد بازیگر کمتر ‏سالنی را انتخاب کند قشقایی برای وی بهتر بود. متأسفانه این برمی گردد به رابطه و رابطه ها به تئاتر نیمه جان ‏ما نه تنها کمکی نمی کند بلکه آن را خراب تر نیز می کند. در تئاتر باید ضابطه ها را رعایت کنیم و تئاتر را ‏ضابطه مند کنیم."

هدا ناصح نیز در ادامه این نشست درباره نقش خود گفت: "این کار برای من متفاوت بود و وقتی پیشنهاد بازی در ‏آن به من داده شد خیلی مشتاق بودم زیرا برای من که بیشتر کارهای تجربی کرده بودم کار در کنار بزرگانی نظیر ‏محمود استاد محمد و اصغر همت برایم ارزشمند بود. نقش خورشید هم در طی اجرا هنوز برای من هیجان انگیز ‏است و هر شب برای من جای بازی زیادی دارد. نقشم را خیلی دوست دارم و دوست ندارم کوچکترین لحظه ‏نمایش را از دست بدهم."

نمایش "تهرن" نوشته و کار محمود استاد محمد همه روزه غیر از روزهای شنبه ساعت 19:30 در تالار قشقایی ‏به روی صحنه می رود.‏
تهرون


نویسنده: علی شیرازی(پنج شنبه 86/12/16 :: ساعت 1:38 صبح)

نمایش کژال 15 هزار تماشاگر داشت

 

 

نمایش «کژال» با نویسندگی و کارگردانی سعید خیراللهی، روز پنجشنبه آخرین اجرای خود را در کرمانشاه پشت سر می‌گذارد.

این نمایش که از روی یازدهم اسفند در سالن آمفی تئاتر بنیاد ورزش‌های کرمانشاه در پارک شیرین دهه اجرای خود را در غرب کشور آغاز کرده بود، نیمه اول اجراها را متخص دانشجویان و نیمه دوم را برای دانش‌آموزان اختصاص داد.

کارگردان این اثر استقبال مردم را غافلگیرکننده دانست و بازدید حدود 15 هزار نفر را از کار نشانه هنر دوستی و علاقه آنان به ویژه نوجوانان بیان داشت و اظهار امیدواری کرد: در سال آینده امکان اجراهای مشابه با حمایت معاونت هنری بنیاد وجود داشته است.

گفتنی است: پیش از این هم، هفتم اسفند نمایش «کاکوتی» از مهدی مرعشی در یزد 30 اجرای خود را به پایان برده بود و «نقطه، ته خط» از مالک حدپور سراج در شیراز، اصفهان و آبادان به روی صحنه رفت.




نویسنده: علی شیرازی(پنج شنبه 86/12/16 :: ساعت 12:16 صبح)

برنامه‌ی سینما کوچک حوزه هنری اعلام شد

 

 

هشت فیلم تحسین‌شده سال 2008 سینمای جهان از ساخته‌های فیلم‌سازان جهان در برنامه هفته آینده سینما کوچک حوزه هنری روی پرده می‌رود.

تمام این فیلم‌ها محصول سال 2008 هستند و اغلب برنده جوایزی چون اسکار و گلدن گلوب شده‌اند. این فیلم‌ها در دوسانس 30/15 و 30/17 روزهای یکشنبه 19 تا جمعه 24 اسفند در این سینما به نمایش گذاشته می‌شوند.

«کشوری برای پیرمردها نیست» اثر جوئل واتان کوئن با بازی «تام لی جونز» در سانس 30/15 یکشنبه 19 اسفند، «فهرست خداحافظی» ساخته راب راینر با بازی «مورگان فریمن» در سانس 30/17 همین روز، «تاوان» از «جورلیت» با بازی کاپرا نایتلی در سانس 30/15 روزهای دوشنبه 20 و چهارشنبه 22 اسفند، «مایکل کلایتون» اثر "تونی گیلوری" با بازی «جورج کلونی» در سانس 30/17 روزهای دوشنبه 20 و چهارشنبه 22 اسفند، «قطب‌نمای طلایی» ساخته‌ی کریس ویتر با حضور «نیکول کیدمن» در سانس 30/15 روزهای سه‌شنبه 21 و جمعه 24 اسفند، «خون به پا خواهد شد» اثر «پل توماس اندرسون» با حضور هنرمندانه سه‌شنبه 21 و جمعه 24 اسفند، «4 ماه، 3 هفته و 2 روز» ساخته کریستین منگیو با بازی «آنا ماریا مرینکا» در سانس 30/15 پنج‌شنبه 23 اسفند و «سوئینی تاد» برنده اسکار بهترین طراحی صحنه اسکار امسال اثر «تیم برتون» با بازی «جانی دپ» کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد اسکار امسال در سانس 30/17 پنج‌شنبه 23 اسفند هشت فیلمی هستند که در این هفته با زیرنویس فارسی روی پرده سینما کوچک حوزه هنری می‌روند.

 

 

 




نویسنده: علی شیرازی(پنج شنبه 86/12/16 :: ساعت 12:15 صبح)

 

عوض کردن چرخ

 برتولت برشت

کنار جاده می نشینم
راننده چرخ را عوض می کند
جایی که از آن آمده ام را دوست ندارم
جایی که به آن می روم را دوست ندارم
چرا با بی صبری
او را نگاه می کنم که چرخ را عوض می کند؟

 

 

s


نویسنده: علی شیرازی(شنبه 86/12/11 :: ساعت 12:1 صبح)

 

نگاهی به نمایش "ننه دلاور" نوشته برتولت برشت و کارگردانی کلاوس پیمان از کشور آلمان 

 

از هنگامی که برشت به عنوان یک نمایشنامه‌نویس، شاعر و نظریه‌پرداز در ایران شناخته شده همواره یکی از بحث‌انگیزترین و پرخواننده‌ترین نویسندگان طی این چند دهه اخیر بوده است. در هر دهه‌ای آثار برشت را با انگیزه‌های مختلف خوانده‌، تفسیر و اجرا کرده‌اند، گاه به عنوان نویسنده‌ای سیاسی و متعهد، گاه به عنوان نظریه‌پردازی پیشرو و گاه سعی کرده‌اند صبغه‌ای شرقی و حتی ایرانی در آثار او بیابند، اما به دلایل زیادی همچون برخی جنبه‌های متناقض در آثار و نظرات وی، یا به دلیل بدفهمی‌ها و کج‌فهمی‌هایی که در مورد آثار وی وجود داشته است همواره بخش‌های عمده‌ای از دیدگاه‌های وی مبهم و ناقص مانده‌اند.
یکی از مهم‌ترین نظریاتی که برشت در طول دوران کاریش بر آن تأکید داشته و آن را تکامل می‌بخشد نظریه "Verfremdung" است که در ایران تحت عناوینی همچون بیگانه‌سازی و فاصله‌گذاری ترجمه شده است.
آنچه که از فهم این نظریه به شکل غالب در ایران رایج است بیرون آمدن بازیگر از قالب نقش و گفت‌وگو یا روایت رو در رو با تماشاگر است، بدین معنا که تمامی نظریه برشت به تکنیک قدیمی "اساید" یا کناره‌گویی تقلیل می‌یابد که از تکنیک‌های قدیمی و غالب در تئاترهای یونان و روم باستان است و آن را به وفور می‌توانیم در آثار آریستوفان یا پلوتوس بازیابیم.
اما آنچه برشت بر آن تأکید دارد تکنیکی به غایت پیچیده‌تر و چندوجهی است که در این نوشتار به بررسی یکی از جنبه‌های آن با توجه به اجرای کلاوس پیمان از ننه دلاور برشت می‌پردازیم.
اجرای کلاوس پیمان به دلایلی چند فرصت مناسبی را مهیا می‌کند تا بار دیگر و از زاویه دید اجرای او نظری دوباره به تکنیک‌های برشت داشته باشیم. نخست آن که امروزه پیمان را به عنوان بزرگ‌ترین میراث‌دار تئاتر برشت در دنیا می‌شناسند. کسی که هم‌اکنون سرپرستی گروه برلینر آنسامبل را بر عهده دارد. گروهی که برشت آن را در سال 1949 پایه‌گذاری کرد. دوم آن که وفاداری پیمان به اثر برشت امری مشهود است و این وفاداری تا بدان‌جا پیش می‌رود که بسیاری از حرکات و طراحی‌های این اجرا برگرفته از اجرای برشت از این اثر است . به خصوص اجراهایی که برشت در دهه 50 از این اثر ارائه داد.
پیمان در این اجرا سعی دارد با دیدی وفادارانه آموخته‌هایش از تئاتر برشت را به نمایش بگذارد. به‌خصوص آن که اجرای ننه دلاور برای بزرگداشت پنجاهمین سال‌مرگ برشت آماده شده است. تمام این دلایل ما را وامی‌دارد اجرای "پیمان" را اجرایی نزدیک به دیدگاه‌های برشت به شمار آوریم. هرچند او در بسیاری از جاها از جمله ارتباط رو در رو با تماشاگر، به نمایش گذاشتن وسایل فنی صحنه، خاموش کردن نور تماشاگران و... آگاهانه یا ناآگاهانه از تأکیدات برشت تخطی می‌کند. اما یکی از ظریف‌ترین جنبه‌های بیگانه‌سازی را می‌توان در اجرای او از ننه دلاور پی گرفت.
هرچند دو مفهوم بیگانه‌سازی و هم‌ذات‌پنداری در ظاهر امر دو مفهوم متضاد به نظر می‌رسند و حتی خود برشت در نوشته‌های مختلف این دو مفهوم را در مقابل هم قرار می‌دهد اما این بدان معنا نیست که بازیگران تئاتر برشت تماشاگر را با خود همراه نمی‌کنند و سعی در باور داشتن شخصیت از سوی تماشاگر ندارند بلکه بدین معناست که در اوج این همراهی و در لحظه‌ای که قرار است اوج غلیانات حسی بازیگر و به تبع آن تماشاگر باشد این وضعیت شکسته شود و بدین ترتیب مخاطب به جای غرق شدن در احساسات به فکر واداشته شود و این بخشی از دیالکتیکی است که برشت در مفهوم بیگانه‌سازی بر آن تأکید دارد، چنان که خود در تبیین مفاهیم دیالکتیکی در بیگانه‌سازی، آن را نقد و استغراق (به معنی غرق شدن در نقش) در یک "آن "می‌داند. از دیدگاه برشت این دوگانگی، بیگانه‌سازی را به وجود می‌آورد. این دوگانگی که برشت مدنظر دارد غرق شدن در نقش را نفی می‌کند اما در عین حال بر عواطف تأکید دارد و چنان که خود بیان می‌کند: "طرد استغراق نتیجه طرد عواطف نیست و به طرد عواطف هم منجر نمی‌شود".
پس نکته مهم در فن بیگانه‌سازی عدم گرایش به مصنوعی بازی کردن است. بازیگر در تکنیک برشت با وجود آن که از ژست استفاده می‌کند اما به تصنیع نمی‌گراید و با وجود آن که بازیش بیرونی است از شخصیت‌پردازی نیز غافل نیست. خود برشت در توجه بازیگران به ارائه هر چه دقیق‌تر شخصیت چنین اظهار می‌کند: "بازیگر گفته‌های نقش را هر چه اصیل‌تر بازگو می‌کند، نحوه رفتار آنان را به بهترین وجه و تا آن‌جا که مردم‌شناسی‌اش ممکن می‌کند به نمایش می‌گذارد".
عامل مهم و پیچیده در بیگانه‌سازی برشت نشان دادن این دوگانگی و تضاد دیالکتیکی ظریف است. تضادی که رولان بارت در مقاله "کوری ننه دلاور" آن را از منظری دیگر و به گونه‌ای دیگر تبیین می‌کند: "تماشاگر باید تا اندازه‌ای شریک ننه دلاور باشد و در کوری او تا آنجا شرکت کند که بتواند خود را به موقع کنار بکشد و درباره رفتار او داوری کند. همه دستگاه نمایشی برشت تابع این فاصله است". در واقع بارت این دوگانگی مدنظر برشت را به تماشاگر نیز بسط می‌دهد و بیگانه‌سازی را تابعی از هم‌ذات‌پنداری و به موقع فاصله گرفتن مخاطب می‌داند.
در اجرای کلاوس پیمان از ننه دلاور این دوگانگی به شکل بارزی به نمایش درآمده است که چندین مثال آن را با هم مرور می‌کنیم: بازیگران اجرای پیمان از بازی حسی و همراه ساختن تماشاگر با خود رویگردان نیستند به خصوص بازیگر نقش ننه دلاور و نقش دختر لال. اما در اوج لحظات حسی و لحظاتی که قرار است همدردی تماشاگر برانگیخته شود یا از آواز استفاده می‌شود و بازیگران به شکلی قراردادی به آواز خواندن می‌پردازند، یا صحنه‌ای کمیک قرار داده می‌شود و بدین گونه به ما یادآوری می‌کنند که ما در یک تئاتر قرار داریم و نیازی به همدردی نیست.
از دیگر نمونه‌های این دوگانگی می‌توان به نوع طراحی‌های پیمان در مقام کارگردان اشاره نمود. او گاه به شکلی افراطی اصراربر اجرای رئالیستی برخی صحنه‌ها دارد. همچون بارش باران، ایجاد برف، استفاده از اکسسوارهایی کاملاً واقعی همچون مرغی که در دست ننه دلاور است و... اما در پاره‌ای موارد و اغلب در صحنه‌های حسی مانند مرگ دختر لال از المان‌های ساده همچون نیمه‌ای از یک دیوار استفاده می‌کند یا در صحنه نخستین دیدار ننه دلاور و ایلین پس از چند سال تنها از چهارچوب در و نوری قراردادی برای جداسازی آن‌ها استفاده می‌کند.
همچنین با وجود بازی‌های رئالیستی و بسیاری از عناصر رئالیستی موجود در صحنه از گریم‌های اغراق‌آمیز به عنوان مثال مأمورین سربازگیری و یا دود و نورهای کاملاً قراردادی استفاده می‌کند.
پیمان هم‌زمان از رئالیسم در افراطی‌ترین شکلش و عناصر غیررئالیستی در افراطی‌ترین شکلش سود می‌جوید. همچنان که برشت برای تفهیم مفهوم بیگانه‌سازی دو مثال پی در پی می‌آورد که حاکی از رئالیستی‌ترین و غیررئالیستی‌ترین جنبه این مفهوم نزد برشت است. برشت در توضیح شماره 10 از ضمیمه "توصیف کوتاه فن جدیدی از هنر بازیگری" که بیگانه‌سازی را موجب می‌گردد، بازیگر در این شیوه را به بازیگر نمایش سنتی چینی تشبیه می‌کند. نمایش آیینی سنتی که سراسر مبتنی بر قرارداد است و در توضیح شماره 17 همان نوشته بیگانه‌سازی را به عنوان جریانی از زندگی روزمره و مکرر به شمار می‌آورد.
این دقیقاً تضادی است که "پیمان" بر آن انگشت می‌گذارد و سعی در برجسته کردن آن دارد. واقعی ساختن صحنه و همزمان غیرواقعی ساختن آن، همراه کردن تماشاگر و در همان حال فاصله از تماشاگر، هم‌ذات پنداری و در عین حال بیگانه‌سازی. با این شیوه پیمان موفق می‌شود یکی از دشوارترین بخش‌های نظریه برشت را به مرحله عمل درآورد هر چند که از بسیاری از جنبه‌های مهم دیگر آن چشم می‌پوشد.
منابع :
1- ننه دلاور و فرزندان او-برتولت برشت، ترجمه مصطفی رحیمی، انتشارات زمان، چاپ پنجم 1353
2- درباره تئاتر-برتولت برشت، ترجمه فرامرز بهزاد، انتشارات خوارزمی، چاپ اول 1357
3- نقد تفسیری-رولان بارت، ترجمه محمدتقی غیاثی
4- بررسی آثار و اندیشه‌های برتولت برشت، رنالد گری، ترجمه محمدتقی فرامرزی، انتشارات بابک




نویسنده: علی شیرازی(جمعه 86/12/10 :: ساعت 11:57 عصر)

واکنش‌های متفاوت برندگان اسکار؛ سوژه رسانه‌ها
هشتادمین مراسم اسکار صبح امروز با اعلام نتایج نهایی این دوره از رقابت‌ها اعلام شد و برندگان این جوایز در برابر اعلام نام خود واکنش‌های متفاوتی از خود نشان دادند که سوژه رسانه‌ها بود.
هشتادمین مراسم اسکار صبح امروز با اعلام نتایج نهایی این دوره از رقابت‌ها اعلام شد و برندگان این جوایز در برابر اعلام نام خود واکنش‌های متفاوتی از خود نشان دادند که سوژه رسانه‌ها بود.
? برادران کوئن» برنده جایزه اسکار در سه بخش بهترین کارگردانی، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی:
زمانیکه نام این دو برادر برای فیلم «جایی برای برای پیرمردها وجود ندارد»، به عنوان برندگان سه بخش اصلی از جوایز اسکار اعلام شد، «جوئل» با خونسردی تمام بروی سن آماده و کاملا مسلط بر احساسات خود گفت: ما همیشه به فیلم‌هایمان یک جور نگاه می‌کنیم، حقیقتا در کار ما هیچ تقسیم کاری وجود ندارد، ما تمامی مراحل کار از ابتدا تا به آخر را همکاری یکدیگر انجام می‌دهیم.
ولی «ایتان» در حالیکه کاملا گیج و مبهوت شده‌ بود و نفس می‌زد، در ادامه سخنان برادرش تنها توانست از هیجان فراوان خود را کسب این جوایز جمله‌ای کوتاه به زبان بیاورد.
«اسکات رودین» یکی از تهیه‌کنندگان فیلم نیز در ادامه سخنان این دو برادر افزود: من حقیقتا گیج شده‌ام، هیچ چیز مثل برنده شدن در این رقابت‌ها نیست، به خصوص اینکه در کنار این دو نفر باشی.
وی افزود: به نظر من این بهترین فیلمی است که ما تاکنون در آن با هم همکاری داشته‌ایم، من از همان لحظه اول هم عاشق این فیلم بودم و من معتقدم که اینها همه به خاطر جوئل و ایتان است.
? «دنیل دی لوئیس» برنده جایزه اسکار در بخش بهترین بازیگر مرد نقش اول:
«دنیل دی لوئیس» که نام او برای بازی در فیلم «آنجا خونی به پا خواهد شد» بعنوان برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد اعلام شد، با هیجان فراوان پس از بوسیدن «جورج کلونی» از سن بالا رفت و گفت: من برای ?? سال آینده شارژ شدم.
او گفت: آخر در این لحظه هیجان انگیز جورج در کنار من بود.
‌? خاویر باردم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «جایی برای برای پیرمردها وجود ندارد»
«باردم» پس از حضور برروی سن ضمن ستودن دیگر رقبای خود گفت: این رقابت‌ها در واقع یک لاتاری است و اینکه من این جایزه را برده‌ام به این معنا نیست که من از بقیه بهترم.
وی در ادامه از حمایت‌های بی‌دریغ مادرش نیز قدردانی کرد.
? «دیابلو کدی» برنده جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی برای فیلم «جونو»
«کدی» که همچنان تحت تاثیر اعتصاب سه ماهه فیلمنامه نویسان آمریکایی بود پس از دریافت جایزه خود گفت: باید بگویم که مطمئن نبودم در این مراسم شرکت کنم، من در دنیای پر از نگرانی و ناراحتی خود سیر می‌کردم و از درد معده به خود می‌پیچیدم.
? «داریو ماریانلی» برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی غیراقتباسی برای فیلم «کفاره»
این آهنگساز ایتالیایی هیجانزده از اینکه نامش جزو برندگان این دوره از رقابت‌های اسکار اعلام شده بود، گفت: من بی‌نهایت به اینکه یک ایتالیایی هستم افتخار می‌کنم.
وی سپس با عرض تبریک به «دانته فررتی» و «فرانچسکا شیاوو»، طراحان صحنه فیلم «سوینی تاد» افزود: از اینکه در یک زمان و یک مکان با فررتی و دانته حضور دارم واقعا خوشحال و مفتخرم.
? «ایوا اورنی» تهیه‌کنندگان فیلم «تاکسی به سمتی تاریک»، برنده جایزه بهترین مستند بلند سینمایی،
«اورنی» ضمن تشکر از زحمات «گیبنی»، کارگردان و تهیه‌کننده این فیلم گفت: گیبنی در این پروژه سرسختی و پشتکار خارق‌العاده‌ای از خود نشان داد.
? «رابرت السویت»، برنده جایزه فیلم اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم «آنجا خونی ریخته خواهد شد»
«السویت» پس از تشکر از حضار و حضور برروی سن گفت: احساس فوق‌العاده‌ای دارم ولی این احساس احمقانه است چون نامزدهای این دوره از رقابت‌های اسکار خارق‌العاده‌اند، «راجر دیکنس» با هفت نامزدی نتوانسته هیچگاه برنده این رقابت‌ها شود، این مسئله تنها شانس است.
? «گلن هنسارد»، برنده جایزه بهترین ترانه غیراقتباسی برای ترانه «سقوط آهسته» در فیلم «یکبار»
این سراینده جوان از اینکه برنده چنین جایزه‌ای شده هیجانزده شده بود و می‌لرزید. او گفت: حقیقتا شوکه شدم، ما در رستوران نشسته بودم که ناگهان دیدم این «ملیسا ایته‌ریج»، برنده سال گذشته این بخش از جوایز اسکار است، و من با هیجانزدگی تمام از او پرسیدم که آیا می‌شود دستانی را که جایزه اسکار را در خود داشته، بفشارم؟ و حالا من خود برنده این جایزه شده‌ام، حقیقتا لحظات گیج کننده‌ای بود.
? «استفان رازوویتسکای»، کارگردان فیلم «جاعلان»، برنده جایزه بهترین فیلم خارجی زبان
این کارگردان اتریشی درباره برنده شدن در این دوره از رقابت‌های اسکار ضمن ابراز خشنودی از اینکه کشور اتریش توانسته برای اولین بار برنده این جایزه شود، گفت: مرا ببخشید ولی باید بگویم اینکه در این رقابت‌ها نامزد شوی خیلی مهمتر از آن است که نگران کسانی باشی که در این رقابت‌ها نامزد نشده‌اند.
وی افزود: من نسبت به اینکه این جایزه بتواند به ما فیلمسازان اتریشی کمک کند بسیار امیدوارم با کسب این جایزه می‌توان بر سیاستمداران این کشور برای حمایت بیشتر از صنعت سینمایی اتریش فشار آورد.
? «رابر بویلی»، برنده جایزه اسکار افتخاری
این کارگردان ?? ساله گفت: پیش از این زمانیکه من جوان بودم به نظر می‌رسید که مردم بیشتر با هم همکاری می‌کند ولی آنچه که امروز باعث تاسف من شده این است که آنها امروز خیلی از هم جدا و متفرق شده‌اند.
وی افزود: امروزه همکاران من از تسهیلات دیجتیالی بسیار پیشرفته‌ای برخوردارند، من از استودیوهای قدیمی با سیستم‌های دستی می‌آیم، من نسبت به کامپیوتر مثل انسانی کر و کور می‌مانم ولی آنچه که امروزه خیلی بهتر از گذشته است، نظم بیشتری است که در کارها وجود دارد.
? «کریستفر رز»، برنده جایزه اسکار بهترین تدوین برای فیلم «اولتیماتوم بورن»
این تدوینگر آمریکایی که برای دومین بار پیاپی برنده جایزه اسکار می‌شود، گفت: پدر من بهترین مشوق من در این عرصه بوده و من موفقیت خود را مدیون او هستم.
? «ماریون کوتیلارد»، برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش اول برای فیلم «زندگی با حس گل رز»
این بازیگر جوان فرانسوی زمانیکه نام خود را به عنوان برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش اول شنید، در حالیکه بسیار هیجانزده شده بود، برروی سن رفت و گفت: من احساس خیلی خوبی دارد، سرا پای وجودم را شادی و اشتیاق فرا گرفته، این موفقیت حقیقتا غیر منتظره بود، این یک موقعیت سوررئال است من عاشق این لحظه‌ام.
وی سپس با اشاره با اسامی «مریل استریپ»، «دنیل دی لوییس»، «کیت بلانشت»، «تونی کولته» و «پیتر سلرس» به عنوان بازیگران الهام بخش خود افزود: زمانیکه کودکی بیش نبودم همیشه آرزو داشتم که با «پیتر سالرس» ازدواج کنم!
? «تیلدا سوینتون» برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «مایکل کلیتون»
این بازیگر انگلیسی گفت: لحظات سختی را پشت سر گذاشتم هر لحظه را درحالی تصور می‌کردم که نام یکی دیگر از نامزدها خوانده می‌شود و آنها روی سن می‌روند، ولی ناگهان با کمال تعجب نام خودم را شنیدم .
وی افزود: من هنوز هم تحت تاثیر آن لحظاتم؛ و نمی‌‌توانم هیچ نظری بدهم.
«سوینتون» درباره اعتصاب اخیر فیلمنامه‌نویسان آمریکایی گفت: من نگران بودم که نکند این مراسم باعث یک اعتصاب پرتنش شود، اعتصاب همان چیزی است که زمانیکه ما اوضاع بر وفق مرادمان نیست بدان متوسل می‌شویم؛ اگرچه احتمال وقوع چنین اعتصاب‌هایی خیلی دور از ذهن است ولی همیشه امکان دارد که به وقوع بپیوندد، من که از اینکه یک اروپائیم بسیار خرسندم چون در سرزمینی دیگر (غیر از آمریکا) کار می‌کنم.
? «برد برد»، کارگردان انیمیشن «راتاتویل»، برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند سینمایی
این کارگردان موفق آمریکایی در عرصه انیمیشن گفت: شیرینی این موفقیت کمتر از شیرینی موفقیتم برای انیمیشن «باورنکردنی‌ها» نبود.
وی افزود: باز هم برای رقابت‌ها باز خواهم گشت، چون امیدوارم که انیمیشن‌های بیشتری بسازم.
هشتادمین مراسم اسکار صبح دیروز در سالن کداک هالیوود لس‌آنجلس برگزار شد.




نویسنده: علی شیرازی(سه شنبه 86/12/7 :: ساعت 2:43 صبح)

رضا کیانیان پوستر نمایش "آدم خوابش می‌گیره" را طراحی کرد
 
ایران تئاتر -  سرویس خبر  

 
رضا کیانیان پوستر نمایش "آدم خوابش می‌گیره" به کارگردانی خسرو شجاع‌زاده که در خانه نمایش اداره برنامه‌های تئاتر در حال اجراست را طراحی کرد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، رضا کیانیان بازیگر باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون که در زمینه هنرهای تجسمی و طراحی پوستر نیز تاکنون خوش درخشیده، طراحی پوستر نمایش "آدم خوابش می‌گیره" که در خانه نمایش اداره تئاتر در حال اجراست را انجام داده است.
این پوستر توسط صبا صالحیان اجرا شده است.
گفتنی است، در این نمایش محمد شیری و پرستو کرمی ایفای نقش دارند و آزیتا خرمی دستیار کارگردان نمایش است.



نویسنده: علی شیرازی(یکشنبه 86/12/5 :: ساعت 3:55 صبح)

 بهرام بیضایی به سال 1317 در تهران متولد شد. درش به گفته خود او تعزیه خوان بوده و خودش نیز "علی اکبر" می خوانه است. وی کارش را با نمایشنامه نویسی شروع کرد. علاقه وی به مقوله نمایش، چنان شدید بود که تحصیل در دانشگاه تهران را نیمه تمام گذاشت و تمام وقت به خدمت هنر نمایش درآمد.

     عنصر ایرانی گری و اندیشه های ملی – مذهبی، درونمایه اصلی همه آثار بیضایی است، چه در حوزه نمایش و چه در حوزه سینما. او بسیار پرکار است و لحظه ای او نوشتن باز نایستاده است. وی معروف به دقت و وسواس ، و سختگیری در کارهای نمایشی و سینمایی است. وسواس او را می توان به وسواس هندی "استنلی کوبریک" فیلمساز فقید آمریکایی همانند کرد. "بیضایی" هیچکدام از کارهایش را با بی مبالاتی انجام نداده است. او در هنگام کار ، چون مینیاتوریستی است که تمام ریزه کاریهای فیلم را می بیند و قبل ار فیلمبرداری ، همه عناصر را در ذهن خود آْماده می سازد.

     بیضایی کار خود را با نمایشنامه "اژدهاک" آغاز کرد و در سال 1342 فیلم کوتاه "خوابگردها" را که در قطع هشت میلیمتری بود ساخت. نگارش آثار متنوعی در زمینه طرح فیلم و نمایشنامه و اجرای نمایش در تلویزیون در سال 1343 به نام "غروب در دیار غربت" اشتغال در اداره تئاتر، رادیو و بعد بازگشت به دانشگاه تهران به عنوان استادیار، خلاصه کارنامه وی است. بیضایی علاوه بر نوشتن فیلمنامه، در زمینه تدوین، طراحی ، موسیقی و بسیاری دیگر از عرصه های سینمایی فعالیت کرده است. او نمونه کارگدانی سخت کوش و کار آشناست. بیضایی قبل از انقلاب اسلامی چهار فیلم از جمله فیلم "رگبار 1351" را می سازد. نویسنده فیلمنامه رگبار خود بیضایی است. زنده یاد پرویز فنی زاده نیز به زیبایی و نقش آقای حکمتی را ایفا کرده است.

     فیلم "رگبار" در جشنواره فیلم سپاس برنده بهترین فیلمنامه شد. "رگبار" متعلق به جریان نوین سینمای ایران است که با "گاو" و "قیصر" آغاز شد. بیضایی فیلمی ساخته بود بسیار دقیق و قابل اعتنا. فیلمی که به دور از ابتذال رایج، با به کارگیری عناصر ذهن آشنای طبقه متوسط و پایین جامعه، روابط اجتماعی آن دوران را آگاهانه نقد می کرد. بازی گیری وی از تک تک بازیگران، حتی سیاهی لشکرها، برای آن زمان مثال زدنی است.

     "سگ کشی" آخرین فیلم بیضایی بعد از انقلاب می باشد. این فلیم پرفروش و مطرح در شرایطی ساخته شد که معروف بود فیلمهای بیضایی "نفروش" است چنانکه "مخملباف" به طعنه برای کسانی که چنین نگاهی به آثار ارزشمند بیضایی دارند، از زبان مادر اکبر عبدی در فیلم "هنرپیشه" می گوید : با بیضایی کار نکنی ها ! دوزارم نمی فروشه.

     شگ کشی فیلمی شبیه هامون داریوش مهرجویی است، چرا که در هر دو فیلم ، طیف متجدد بی ریشه و سنتی بی آینده ، دو طبقه نوکیسه ای هستند که یکی با نمایندگی انحصاری شرکتهای اروپایی و دیگری با سلف خری و عمده فروشی دست به دست هم داده اند تا "ناصر معصرها" را نابود سازند.

 

            فیلم شناسی بهرام بیضایی

 

"رگبار سال 1351" -  "غریبه و مه سال 1354" -  "کلاغ سال 1356" -  "چریکه تارا سال 1357" -  "مرگ یزدگرد سال 1360" -  "باشو، غریبه کوچک سال 1365" -  "شاید وقتی دیگر سال 1366" -  "شاید وقتی دیگر سال 1366" -  "مسافران سال 1370" - ‌"سگ کشی سال 1379".

بیضایی


نویسنده: علی شیرازی(یکشنبه 86/12/5 :: ساعت 3:48 صبح)

 

 

 

اشاره:

عشق است که جان عاشقان زنده از اوست
نوری است که آفتاب تابنده از اوست
هر چیز که در غیب و شهادت یابی
موجود بود ز عشق و پاینده از اوست.
برای غریبی چون من، «عشق» مترادف است با «تئاتر»! و سمندریان ذات تئاتر است. مهرش، خشمش، غضبش، محبتش و همه آنچه در اوست، زیباست.
برای تنهایی چون من، «زیبایی» مترادف است با «تئاتر»! و سمندریان ذات تئاتر است.
تلخی بسیار چشیده، سختی بسیار دیده، غربت را با همه وجودش حس کرده است و ناملایمتیهای بزرگ را تاب آورده است. او استاد مسلم تئاتر است. پیر ماست. سالهاست که خاموش است. وقتی گفت: «گالیله» وصیت‌نامه من است، به جان گریستم! این اوج تنهایی یک مرد است که درد به جان دارد. از مروت به دور است که نگذارند «گالیله» اجرا شود و گناهش را به گردن او بیندازند. این ناسپاسی است. از یاد نبریم که سمندریان استاد همة ما بوده است، هست و خواهد بود. حیف است که پیر ما ساکت باشد، معلم ما بغض به گلو داشته باشد و مهربان ما از دور به نظاره صحنه بنشیند. تئاتر خانه سمندریان است و سمندریان صاحب خانه تئاتر است. سالها پیش که هنوز هوا ابری بود، به رسم شاگردی گفت‌وگوی مفصلی با استاد را در ویژه‌نامه سوره آوردم. سالهایی که هیچ کس حرفی از او در صحنه مطبوعات نمی‌زد. دلم می‌خواست همراه پوسترش گفت‌وگوی مفصلی هم با او داشته باشیم. مثل همیشه در آمد که: نصرالله جان صبر کن. صبر!
فهمیدم که چه می‌گوید. صبر می‌کنم و این اندک را به رسم شاگردی که اندکی از بزرگی‌اش را پاس داشته می‌آورم، تا آن روزگار!
سمندریان، سمندریان است و زیباست و زیبایی دشوار است و ما دوستش داریم
امروز
فردا
همیشه.

نصرالله قادری

حمید سمندریان در سال 1310 در تهران متولد شد. شروع فعالیت تئاتریش در حین تحصیل در دوره متوسطه بود او در کلاسهای تئاتر و هنر پیشگی استادان حسین خیرخواه ـ شباویز و نصرت کریمی شرکت و تحصیل نموده است این کلاسها زیر نظر استاد عبدالحسین نوشین اداره می‌شد. حمید سمندریان همچنین ویلون می‌نواخت و از شاگردان ذوالفنون بود.
وی پس از اتمام دوره دبیرستان به اروپا سفر کرد و در آلمان دوره مهندسی شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتی برلین گذراند اما بعد از آن به کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ وارد شد برخورد با تئاتر آن‌قدر برایش گسترده بود که مجالی برای موسیقی نمی‌گذاشت و شاید برای همیشه از موسیقی خداحافظی کرد.
وی طی شش سال به صورت آکادمیک تحت تعلیم ادوارد مارکس که یکی از استادان برجسته تئاتر بود اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری را آموخت و همزمان در آلمان به صورت حرفه ای مشغول به کار شد.
وی پس از پایان این دوره به دعوت اداره هنرهای نمایشی دراماتیک اداره کل هنرهای زیبای کشور به ایران برگشت و به سرعت نمایشنامه دوزخ یا در بسته اثر ژان پل سارتر را در تالار نوبنیاد همین اداره به روی صحنه آورد، ضمنا با همکاری دکتر مهدی فروغ به تاسیس (هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک ) که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد.
بعد از آن حمید سمندریان به دعوت مهندس هوشنگ، دکتر برکشلی و با همکاری دکتر مهدی نامدار دانشکده تئاتر دانشگاه تهران را بنیان گذاشتند و کار تدریس را بدون وقفه تا به امروز در دانشگاههای تهران و کلیه دانشگاهای تئاتری ادامه داد.
در سال 1373 به تاسیس کلاسهای آزاد بازیگری و کارگردانی دست زد که هنرجویان بسیار زیادی از آنجا فارغ التحصیل شدند و به عرصه حرفه‌ای هنر وارد شدند.
حمید سمندریان در سالهای قبل از انقلاب سال 1342 گروه تئاتری منسجمی به‌نام گروه هنری پاسارگاد تشکیل داد که افراد گروه عبارت‌اند از: پرویز پور حسینی ـ سعید پور صمیمی ـ پری صابری ـ اسماعیل محرابی ـ جمشید مشایخی ـ پرویز کاردان ـ محمد حفاظی ـ منوچهر فرید ـ ثریا قاسمی ـ اسماعیل شنگله ـ مهدی فخیم زاده و....

آثار کارگردانی تئاتر صحنه‌ای توسط حمید سمندریان:

1- «دوزخ» اثر ژان پل سارتر سال اجرا 1341
بازیگران: جمیله شیخی ـ رکن الدین خسروی ـ پرویز کاردان ـ عزت پریان

2- «اشباح» اثر هنریک ایبسن سال اجرا 1342
بازیگران: جمیله شیخی ـ محمد علی کشاورز ـ عباس غفوریان ـ اسماعیل دادفر ـ عزت پریان

3- «مرده‌های بی‌کفن و دفن» اثر ژان پل سارتر
سالهای اجرا 1342 و 1357
بازیگران: محمد علی کشاورز ـ منوچهر فرید ـ پرویز فنی زاده ـ اسماعیل محرابی ـ پری صابری ـ جمشید مشایخی

4- «طبیب اجباری» اثر مولیر سال اجرا 1343
بازیگران: محمدعلی کشاورز ـ پرویز فنی‌زاده ـ اسماعیل محرابی ـ مسعود فقیه ـ شکوه نجم‌آبادی ـ سعید پور‌صمیمی

5- «هرکول و طویله اوجیاس» اثر دور نمات سال اجرا 1344
بازیگران: پرویز صیاد ـ محمد گودرزی ـ محمد حفاظی ـ ثریا قاسمی ـ عباس یوسفیانی ـ سیروس ابراهیم‌زاده ـ فریده صابری

6- «ملاقات بانوی سالخورده» اثر فردریش دورنمات سال اجرا 1351
بازیگران جمیله شیخی ـ آذر فخر ـ اکبر زنجانپور ـ محمود هاشمی ـ علی رامز ـ غلامرضا طباطبائی

7- «نگاهی از پل» اثر آرتور میلر سال اجرا 1348
بازیگران: اکبر زنجانپور ـ سوسن تسلیمی ـ خسرو فرحزادی ـ اسماعیل دادفر ـ پروین دولتشاهی

8- «مرغ دریائی» اثر آنتوان چخوف سال اجرا 1356
بازیگران: جمیله شیخی ـ محمدعلی کشاورز ـ قاسم سیف ـ هما روستا ـ جمال اجلالی ـ محمد مطیع ـ منوچهر فرید ـ سرور رجائی- آتیلا پسیانی ـ سروش خلیلی و.....

9 ـ «کرگدن» اثر اوژن یونسکو سال اجرا 1351
بازیگران: عزت ا... انتظامی ـ پرویز صیاد ـ اسماعیل دادفر ـ محمد حفاظی ـ مهدی فخیم‌زاده ـ پروین دولتشاهی ـ فریده صابری ـ عباس یوسفیانی ـ محمود شیبانی و....

10- «بازی استریندبرگ» اثر فردریش دورنمات
سال اجرا 1351-1378
بازیگران: محمدعلی کشاورز ـ اسماعیل شنگله ـ هما روستا

11- «دایره گچی قفقازی» اثر برتولت برشت سال اجرا 1377
بازیگران: سعید پور صمیمی ـ آزیتا حاجیان ـ سهراب سلیمی ـ حسن پورشیرازی ـ آرمان امید ـ جمال اجلالی و....

12- «باغ وحش شیشه‌ای» اثر تنسی ویلیامز سال اجرا 1342
بازیگران: پرویز فنی‌زاده ـ شهلا ریاحی ـ پری صابری ـ عباس مغفوریان

13- «آندورا» اثر ماکس فریش سال اجرا 1346
بازیگران: سعید پورصمیمی ـ ثریا قاسمی ـ محمدعلی کشاورز ـ منوچهر فرید ـ پرویز پورحسینی ـ جمیله شیخی ـ اسماعیل دادفر ـ جمشید مشایخی ـ منوچهر فرید ـ پری امیر حمزه ـ اسفندیار شهیدی و....

14ـ «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» اثر فردریش دورنمات سال 1368
بازیگران: رضا کیانیان ـ احمد آقالو ـ میکائیل شهرستانی ـ هما روستا ـ نورالدین استوار ـ جمال اجلالی ـ رضا عمرانی ـ قاسم زارع و.....

15- «لئوکادیا» اثر ژان آنوی سال اجرا 1343
بازیگران: پرویز پورحسینی ـ سعید پورصمیمی ـ محمدعلی کشاورز ـ محمد حفاظی ـ شکوه نجم‌آبادی - عصمت صفوی

حمید سمندریان در رادیو صدای ایران تعدادی نمایشنامه را ترجمه کرده که کارگردانی آن را نیز به عهده داشته است:

1- غروب روزهای آخر پاییز
نوشته فردریش دورنمات سال 1341

2- پنچری
نوشته فردریش دورنمات سال 1341

3- همزاد
نوشته فردریش دورنمات سال 1341

4- اقدامات وگا
نوشته فردریش دورنمات سال 1341

5- فیزیکدانها
نوشته فردریش دورنمات سال 1366

???

آثار اجرا شده در تلویزیون ملی ایران (تله تئاتر ) که ترجمه و کارگردانی این آثار به عهده حمید سمندریان بوده است:

1- غروب روزهای پائیز
اثر فردریش دورنمات سال 1342

2- بازی استریندبرگ
اثر فردریش دورنمات سال 1351

3- خمره
اثر لوئیجی پیراندللو سال 1353

4- جراحی پلاستیک
اثر پی‌یر فراری سال 1340

5- پلوفت (شبح کوچک )
اثر ماریا کل راماشادو سال 1340

6- ساعت شش در خیابان آتن
اثر روژه فردیناند

7- به‌سوی دمشق
اثر اگوست استریندبرگ سال 1381

???

حمید سمندریان به دعوت پرفسور رگن‌برگ استاد دانشگاه مونیخ و کارگردان تئاتر به انستیتو گوته دعوت شد و نمایشنامه‌های بسیاری را با بازیگران آلمانی روی صحنه برد. این همکاری بین سالهای 51 تا 57 ادامه داشت.

1- شهاب آسمانی اثر فردریش دورنمات

2- چگونه رنجهای آقای موکین پوت برطرف می‌شود
اثر پیتر وایس

3- پنچری اثر فردریش دورنمات

4- سانتا کروز اثر ماکس فریش

5- راهب و راهزن اثر هاینریش بول

6- خوزه اثر هاینریش بول

7- خشم شدید فلیپ هوتس اثر ماکس فریش

8- بالماسکه دزدان اثر ژان آنوی

9- دوزخ اثر ژان پل سارتر

10- ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی اثر فردریش دورنمات

11- توراندخت اثر هیلدس هایمر

12- مرده‌های بی‌کفن و دفن اثر ژان پل سارتر

حمید سمندریان در باب ترجمه آثار نمایشی در جامعه تئاتری:

1- غروب روزهای پاییز اثر فردریش دورنمات
سال 1340 ناشر مروارید

2- پنچری اثر فردریش دورنمات
سال 1342 ناشر مروارید

3- ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی اثر فردریش دورنمات
سال 1341 نشر پیروز

4- دایره گچی قفقازی اثر برتولت برشت
سال 1341 چاپ مجدد 1378

5- اقدامات وگا و همزاد اثر فردریش دورنمات
سال 1341

6- ملاقات بانوی سالخورده اثر فردریش دورنمات
سال 1342 چاپ مجدد 1378 نشر قطره

7- رومولوس کبیر اثر فردریش دورنمات
سال 1369 مرکز هنرهای نمایشی

8- باغ وحش شیشه‌ای اثر تنسی ویلیامز
سال 1342 چاپ مجدد 1383 نشر قطره

9- لئوکادیا اثر ژان آنوی
سال 1343 چاپ مجدد 1383 نشر قطره

10- هرکول و طویله اوجیاس اثر فردریش دورنمات
سال 1343

11- آندورا اثر ماکس فریش
سال 1347 انتشارات روز

12- فیزیکدانها اثر فردریش دورنمات
سال 1350 چاپ مجدد 1383 نشر قطره

13- خشم شدید فلیپ هوتس اثر ماکس فریش
سال 1350 چاپ مجدد 1370 نشر مرکز هنرهای نمایشی

14 ـ فرشته‌ای به بابل می‌آید اثر فردریش دورنمات
سال 1352

15- چگونه رنجهای آقای موکین پوت بر طرف می‌شود
سال 1353

16- مکبث اثر ویلیام شکسپیر
سال 1355 چاپ مجدد 1383 نشر قطره

17- بازی استریندبرگ اثر فردریش دورنمات
سال 1351 چاپ مجدد 1374 نسل قلم




نویسنده: علی شیرازی(یکشنبه 86/12/5 :: ساعت 3:44 صبح)

<      1   2   3   4      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ